جدول جو
جدول جو

معنی علی قطیفی - جستجوی لغت در جدول جو

علی قطیفی
(عَ یِ قَ)
ابن احمد بن حسین قطیفی. وی فقیه امامی بود و در سال 1287 هجری قمریدرگذشت. او راست: اصول الدین. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ خَ)
ابن منصور بن عبیدالله خطیبی اصفهانی بغدادی، مکنّی به ابوعلی و مشهور به اجل لغوی. اصل او از اصفهان بود ودر سال 547 هجری قمری در بغداد متولد شد و در آنجا پرورش یافت. وی تحصیلات خود را نزد ابن قصار و ابوالبرکات انباری و جز آنان به پایان رساند و در مدرسه نظامیه اقامت داشت. یاقوت حموی گوید که او از نظر حفظ لغات و اشعار بی همتا بود ولی متاسفانه حاضر به تدریس نبود و اگر روزی وی بتدریس همت می گماشت، علوم و ادبیات را زنده می کرد. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 81 و چ مارگلیوث ج 5 ص 423)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ظَ)
ابن عبدالباقی بن احمد رومی حنفی. مشهور به ظریفی. فقیه متوفی در حدود سال 1110 هجری قمریاو راست: نورالتقی فی شرح الملتقی، که در سال 1108 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1816 و هدیه العارفین ج 1 ص 764)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ طَ)
ابن محمد بن ابی بکر مطیری. فقیه و از علمای بنی مطیر بود. وی در سال 1084 ه. ق. در زیدیه از شهرهای یمن درگذشت. او راست: مختصر التلخیص. (از الاعلام زرکلی از خلاصهالاثر ج 3 ص 193)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ؟)
ابن نقی بن احمد بن زین العابدین بن ابراهیم بن صقربن ابراهیم مهاشری مطیرفی احسایی. رجوع به علی احسایی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ غَ)
ابن محمد بن علی بن اسماعیل بن محمد بن علی بن احمد بن هاشم بن علوی بن حسین غریفی موسوی بحرانی. رجوع به علی موسوی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِقُ شَ)
ابن محمد بن علی بن وهب بن مطیع قشیری شافعی. ملقب به محب الدین و مشهور به ابن دقیق العید. فقیه بود و در ماه صفر سال 657 هجری قمری در قوص متولد شد و در رمضان سال 716 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- تحفهاللبیب فی شرح کتاب التقریب. 2- شرح التعجیز، که کامل نشده است. (از معجم المؤلفین از طبقات الشافعیۀ سبکی ج 6 ص 241 و الطالع السعید ادفوی ص 217 و دررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 113 و حسن المحاضرۀ سیوطی ج 1 ص 238 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 418)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ رَ)
آق کرمانی. ملقب به نقشی. وی صوفی و شاعر و ساکن قسطنطنیه بود. در سال 1065 هجری قمری در کرمان درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
ابن عثمان بن نصر قرافی. مکنی به ابوالحسین. از متصوفۀ مشهور قرن چهارم هجری قمری وی زمان خلافت المقتدر باللّه و برخی دیگر از خلفای عباسی را دریافت وخود در دمیاط مصر میزیست و شاگرد ابوالحسن صائغ دینوری و ابوالخیر میناتی بود. او در سال 380 هجری قمری در سن 110سالگی درگذشت. و او را کراماتی است که در نامۀ دانشوران منقول است. رجوع به نامۀ دانشوران ج 3ص 98 و ج 2 ص 394 ذیل ترجمه ابوسلیمان نیلی شود
ابن احمد قرافی انصاری مصری شافعی. متوفی در حدود سال 940 هجری قمری او راست: 1- الجواهر المکلله. 2- الصوارم الهندیه. 3- نفحات العبیر الساری. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 23)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ تَ)
ابن محمد بن قتیبۀ نیشابوری قتیبی. مکنی به ابوالحسن. وی از تلامذۀ ابومحمد فضل بن شاذان (متوفی در 260 هجری قمری) بوده است و بسیاری از شرح حال رجال را بنقل از قول این علی بن محمد در کتابهای مختلف ذکر کرده اند. اما او را تألیف مستقلی نبود. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِیِ)
ابن عابد. وی واعظ و خطیب در خراسان و هرات بود. و در سال 903 هجری قمری خطبه ای بنام ائمه ایراد کرد و در نتیجه عوام مردم بر او حمله کردند. و سرانجام وی در نیشابور درگذشت. او را برخی اشعار است. و گویند بسیار تیزهوش بود به طوری که قصائد را با یک بار شنیدن از حفظ میکرد. (از الذریعه ج 9 ص 761)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ یَ)
ابن قاسم بن علی بطیوی، مکنّی به ابوالحسن. متوفی در سال 1039 هجری قمری او را فهرستی است. (از معجم المؤلفین بنقل از دلیل مؤرخ المغرب ابن سوده ص 350)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ)
ابن محمد بن عیسی دمشقی محلی نمراوی شافعی. مشهور به قطبی و ملقب به علاءالدین. فقیه بود و در سال 803 هجری قمری در ’نسرالبصل’ درگذشت. او راست: 1- کفایهالمبتدی فی الفقه. 2- مناسک الحج. (از معجم المؤلفین از الضوء اللامع سخاوی ج 6 ص 5 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 557)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
کومی. وی پدرعبدالمؤمن بن علی قیسی کومی اولین سلطان سلسلۀ موحدی در افریقیه بود. اصل او از قبیلۀ کومیه است و آن قبیله، اندک مردمی در ساحل بحر از اعمال تلمسان بودند. این علی به کاسه گری اشتغال داشت و در تاریخ حبیب السیر برخی از وقایع او و پسرش عبدالمؤمن ضبط شده است. رجوع به حبیب السیر چ خی-ام ج 2 ص 575 ش__ود
ابن محمد بن یوسف بن مسعود قیسی قرطبی شاعر. ملقب به نظام الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن خروف. رجوع به ابن خروف (ضیاءالدین ابوالحسن...) و علی (ابن محمد بن یوسف بن...) شود
لغت نامه دهخدا